معنی اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری ,, معنی اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری پ, معنی اmcbj، تاxi lda fc;cbاjbj، mاcmji lcbj، kulms lcbj، flda bd;cd ,, معنی اصطلاح اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری ,, معادل اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری ,, اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری , چی میشه؟, اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری , یعنی چی؟, اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری , synonym, اوردن، تازه کیش برگرداندن، وارونه کردن، معکوس کردن، بکیش دیگری , definition,